اسفند 98، درس بزرگی برای اسفندهای پیش رو
- شناسه خبر: 6185
- تاریخ و زمان ارسال: 31 فروردین 1399 ساعت 11:14
- بازدید : 152
- نویسنده: mfathi
به گزارش اداره کل روابط عمومی ؛ متن گفت و گوی روزنامه سپید با دکتر ناهید خداکرمی، عضو شورای شهر تهران در ذیل آمده است:
سپید: خانم دکتر از اقدامات شهرداری تهران از زمان شروع بحران کرونا برای ما بگویید؟
از زمانی که بیماری کووید-19 که یک ویروس جدید از خانواده ویروس کرونا است، در کشور چین شناسایی شد انتظار میرفت که با توجه به ارتباطات جهانی که امروز وجود دارد سایر کشورها را هم درگیر کند. ازاینرو کشور ما هم از دیگر کشورهای جهان استثنا نبود و بهخاطر ارتباطات گستردهای که به دلیل تحریمها با کشور چین داشتیم ورود بیماری به کشور ما هم قابل پیشبینی بود.
ازاینرو به محض اینکه اعلام شد این بیماری وارد ایران شده و دو مورد مرگ در قم ثبت شد، کمیته سلامت شورای شهر تهران در تاریخ 30 بهمنماه نامهای به شهردار نوشت و درخواست کردیم که اقدامات کنترلی و پیشگیرانهای را در سطح شهر و معابر و نیز ضدعفونی وسایل حملونقل اعم از مترو و اتوبوسها را آغاز کنند و برای حفاظت از کارکنان و کارگران شهرداری در برابر کوید19 نیز پروتکلهای بهداشتی اجرا شود. خوشبختانه از روز اول اسفندماه شهرداری تهران با جدیت شروع به انجام اقدامات پیشگیرانه کرد و حتی کارهایی را که جزو ماموریتهای ذاتی شهرداری نبود، درراستای مسئولیت اجتماعی، همراهی با وزارت بهداشت و حفاظت از جان شهروندان آغاز کرد.
به پیشنهاد کمیته سلامت، شورای شهر تهران در هفته اول اسفندماه طرحی را با دوفوریت به تصویب رساند که بر اساس آن به شهرداری تهران اجازه میداد که تا سقف 4 درصد از کل بودجه سال 98 که برای مدیریت بحران پیشبینی شده بود برای مبارزه با بیماری کووید-19 هزینه کند که این اقدام دست شهرداری را برای اقدامات جامع و اثرگذار باز گذاشت؛ همچنین تاکید شد که دستورالعملهای هر بخش با کمک وزارت بهداشت تدوین شود و شاید یکی از معدود سازمانهایی که از همان ابتدا دستورالعملهای مشخصی برای پیشگیری و کنترل ویروس کرونا داشت شهرداری تهران بود و اداره کل سلامت شهرداری تهران با کمک واحدهای کارشناسی وزارت بهداشت این موضوع را در دستورکار خود قرار داد؛ بنابراین ما اوایل اسفندماه پروتکلهای مشخصی برای میادین میوهوتره بار، مترو و اتوبوسرانی و تاکسیها و نیز دیگر بخشهای تدوین کردیم و بر اساس آن اجرا شروع شد. بخصوص برای پسماند و خدمات شهری پروتکلهای جدید از اول اسفندماه اجرایی تدوین و اجرا شد و به همین دلیل امروز کمترین میزان و یا به جرات میتوان گفت که هیچ موردی از ابتلای شدید و یا مرگ به علت کرونا در بین کارکنان حوزه خدماتی شهرداری تهران را نداشتهایم.
همچنین خوشبختانه تا به الان هیچ یک از 22 هزار نیروی خدمات شهری که وطیفه نگهداری از شهر تهران در حوزه بوستانها و فضای سبز و پسماندها را بر عهده دارند درگیر بیماری نشدهاند و این نشان میدهد که چقدر پروتکلها علمی بوده و با جدیت به آنها عمل شده است.
در زمینه حفاظت پرسنلی نیز اگر یادتان باشد در همان اوایل شیوع کرونا شهردار منطقه 13 تهران به این ویروس مبتلا شدند که این اتفاق مدیریت شهری را بسیار هوشیار کرد و موجب شد که برای سایر کارکنان اقدامات پیشگیرانه جدیتری در نظر گرفته شود. بنابراین درمجموع از حدود 70 هزار نیروی شهرداری تهران ما تنها 200 نفر مبتلا داشتیم که کمتر از 10 نفر فوتی تا به الان ثبت شده است که این آمار از نظر حفاظت پرسنلی آنهم در شرایطی که حتی یکروز تعطیل نبودند و وظیفه ارایه خدمت به شهروندان را بصورت شبانه روزی اجام می دادند، رقم قابل قبولی است.
از نظر حفاظت شهری نیز شستوشوی معابر و ایستگاههای اتوبوس و مترو در طول روز در دستورکار قرر گرفت و هر روز دو نوبت شسته شد. همیچنین تمام محوطههای بیمارستانی شهر تهران توسط نیروهای آتشنشانی و سازمان پسماند با جدیدترین تجهیزات مهپاشی و با بهروزترین مواد ضدعفونی بهصورت استاندارد ضدعفونی شد. البته ما در اوایل مشکل تامین مواد ضدعفونی داشتیم که خوشبختانه با تفاهمی که با یکی از شرکتهای زیرمجموعه تامین اجتماعی داشتیم توانستیم ماده ضدعفونی استاندارد در اختیار شهرداری تهران قرار دهیم؛ ازاینرو آنچه لازم بود انجام شده و شاید به جرات میتوان گفت که در شهر تهران با این حجم از جمیت و رفتوآمدها اگر جهش ناگهانی در میزان ابتلا به کووید- 19 تا به الان اتفاق نیفتاده و این بیماری تحت کنترل بوده، به دلیل این بود که معابر شهر تهران تحت محافظت و ضدعفونی مستمر قرار داشت و شاید اگر این اتفاق نمیافتاد ما با یک فاجعه در ابتلا به بیماری در تهران مواجه میشدیم.
سپید: به نطر شما آیا تشخیص بیماری در کشور دیرهنگام صورت گرفت؟
بنده با این نظر موافق هستم که بیماری قدری دیر تشخیص داده شد ولی یادمان باشد که رفتارهای ویروس کرونا در ابتدا بسیار ناشناخته بود و ما نمیدانستیم زمانی که فرد مبتلا میشود چه مسیری را طی میکنند. بخصوص که آنچه ما از این بیماری داشتیم اطلاعاتی بود که از طرف محققان چینی به دست ما رسیده بود و تا ما بهصورت قطعی این بیماری را در کشور تشخیص دهیم دو تا سه هفته را از دست دادیم. گرچه وزارت بهداشت تمهیدات لازم را فراهم کرده بود و به دقت احتمال بروز بیماری را رصد میکرد و سازمان نظام پزشکی هم دورههای بازآموزی مناسبی برای کلیه گرایشهای گروه پزشکی برگزار کردند، ولی زمانی که در گیلان و قم مواردی از مرگ به دلیل بیماریهای تنفسی گزارش شد، هوشیاری به وجود آمد و تستهای اختصاصی کرونا گرفته شد. نکته دیگر اینکه ما در روزهای نخست ورود بیماری به کشور کیتهای اختصای تشخیص ویروس نداشتیم که بتوانیم از بیمارانی که با مشکلات تنفسی مراجعه میکردند تست بگیریم، اما به محض تشخیص بیماری که روز 25 بهمن را میتوان یکی از تاریخهای تشخیص بیماری در کشور دانست که دیگر ورود ویروس به کشور مسجل بود و بعد از آن دو مورد مرگی که در اواخر بهمنماه در کشور ثبت شد، گرچه همراهی رسانه ملی با وزارت بهداشت نیز در اعلام خبر ورود کرونا به کشور کمی با تعلل صورت گرفت.
نکته دیگری هم که باید بگویم این است که به خاطر اطلاعات ناچیزی که از این ویروس داشتیم مسئولان ما در اوایل دچار رخوت و ترس در تصمیمگیری قاطع شدند و نتوانستند تصمیم بگیرند که آیا قم و تهران را قرنطینه کنند یا نه؛ همچنین وجود مراکز متعدد تصمیمگیری سبب شد تا اقدامات جدی با تاخیر شروع شود. برای نمونه بسیار زمان برد تا اختیار تصمیمگیری به وزارت بهداشت داده شود زیرا قبل از آن هر نهادی یک نظر داشت و حتی وزارت بهدشت نیز تنها از نظر کارشناسان داخلی وزارتخانه درباره ویروس استفاده میکرد و کمتر نظر کارشناسان بیرونی مورد توجه تصمیمگیران قرار میگرفت.
به هر حال ایده آل این بود که قم و گیلان در همان هفته اول اسفند قرنطینه میشدند و کشور با این اقدام هزینههای کمتری متحمل میشد و مرگ و میر کمتری را نیز شاهد بودیم و حتی میشد ویروس را در زمان کمتری کنترل کرد، اما اگر امروز این اتفاق نیفتاده نمیشود کسی را سرزنش کرد زیرا در کشور ما تصمیمگیر در مواقع بحران فرد مسئول مدیریت بحران نیست و عوامل بیرونی در تصمیمگیریها دخالت دارند.
یکی دیگر از مشکلات ما در تشخیص بهموقع بیماری،سس نگرانیهای حاکمیتی بود زیرا در طول دو سه دهه اخیر گاهی نشان دادهایم که از بیان واقعیتها بهصورت شفاف با مردم نگرانیم ولی اگر همان ابتدا بهصورت شفاف مسیر حرکت ویروس در کشور و مرگومیری که به کشور تحمیل میشد حتی موارد مشکوک اعلام میشد، شاید رفتارهای مردم در کنترل بیماری بیشتر میتوانست به مسئولان کمک کند ولی این اتفاق نیفتاد.
بنابراین امیدوارم از اسفندماه97 و آنچه با ویروس کرونا در این ماه بر کشور گذشت درس بزرگی برای اسفندهای پیشرو گرفته باشیم و بتوانیم به موقع تصمیم بگیریم و به نقد و نظرهای کارشناسی نخبگان توجه کنیم و فکر نکنیم چون مسئول یک وزارتخانه یا نهاد و سازمان هستیم پس خودمان و زیرمجموعه تحت مدیریتمان همهدان هستند و به جای گفتوگو با دلسوزان و کارشناسان، به بحث و جدل با آنها بپردازیم و سبب تشدید بیاعتمادی در جامعه شویم. زیرا مسئولان، کارشناسان و مشاوران زبدهای را میخواهند که خارج از دیوارهای سازمانی خود باشند چون در درون سازمان همه میخواهند بگویند که همه چیز تحت کنترل است و بهترین عملکر در حال انجام است ولی مشاوران بیرون سازمان میتوانند بدون قضاوت و غرض ورزی موارد را به مسئولان گوشزد کنند و شوربختانه این مشکلی است که تا به امروز در کشور وجود دارد و لاینحل مانده است.
سپید: راهکار حل مشکلات نظام سلامت را چه میدانید؟
ما در کشور نهادی تحت عنوان سازمان نظام پزشکی داریم که تمام گروههای پزشکی در این نهاد عضویت دارند و شورایعالی این سازمان و ارکان آن میتوانند به عنوان بازوی دوم وزارت بهداشت و نظام سلامت در خدمت مردم باشند. همچنین نزدیک به 200 انجمن علمی گروه پزشکی در کشور فعالاند که از پتانسیل بی بدیلی تخصصی در حوزههای مختلف برخوردارند و قادرند به وزارت بهداشت در تصمیمسازی و سیاستگذاری کمک کنند ولی ما شاهد هستیم که متاسفانه این اعتماد دو طرفه وجود ندارد.
وزارت بهداشت نقش ستادی در سیاستگذاری و اجرای برنامههای بهداشتی درمانی دارد ولی میبینیم که خودش را مجری نظارت و ارزیابی و اعتباربخشی هم میکند. در حالی که بهتر است این موارد برونسپاری شده و از بدنه وزارت بهداشت به نهادی مانند سازمان نظام پزشکی یا مجمع انجمنهای گروه پزشکی منتقل شود تا بتوان بدون نیاز به دستکاری آمار و ارقام و یا در نظر گرفتن ملاحظات و رودربایستیهای حکومتی بهراحتی مشکلات، چالشها و نقاط قوت و ضعف را رصد کنیم تا برنامههای آینده بر اساس واقعیتها تدوین و به حل بحران در کشور کمک شود.
مسئولان نظام سلامت باید بدانند که همه ما چه در شورای شهر چه در نظام پزشکی و مجمع انجمنها هدفمان کمک کردن و بهبود فرآیندهای سیاستی وزارت بهداشت است؛ ولی وقتی عضوی از این نظام در قامت منتقد ظاهر میشود همه شمشیرهایشان را بیرون میآورند، در صورتی که به جای این کار باید آن فرد را صدا کنیم و ببینیم که دغدغه او چیست، ولی ماسفانه ما این عادت را نداریم. البته این موضوع یک مشکل کشوری است و باید در کل کشور حل شود زیرا ما منتقد را معارض قلمداد میکنیم در حالی که باید او را دلسوز بدانیم. مثلا اگر امروز برخی مسئولان میگویند که ما اشتباه کردیم و از ابتدا باید کنترلها را بیشتر میکردیم به خاطر همین نقدهاست.
بنابراین خوب است که روابط دو جانبه بین مسئولان نظام سلامت و ذینفعان آن مانند انجمنهای علمی گروه پزشکی و سازمان نظام پزشکی و حتی بدنه کادر، درمان برقرار شود. امروز حوزه بهداشت میبایست با ارایهکنندگان خدمت در پایگاهها و مراکز جامع سلامت مشورت کند و حوزه درمان میباید از پرسنل شاغل در مراکز درمانی خود نیز مشورت بگیرد و نقطه نظرات آنها شنیده شود زیرا آنها هستند که در بطن مشکل قرار دارند و در تمام ایام نوروز روزانه 8 الی 16 ساعت در مراکز درمانی و پایگاهها حضور داشتند ولی ما میبینیم که هنوز علاقه داریم که همه چیز از بالا دیکته شود و صدای ارایهدهندگان خدمت به یک مسئول چند رده بالاتر از خودشان هم نمیرسد و این موضوعات میتواند پاشنه آشیل نظام سلامت کشور باشد و باید فکری برای آنها کرد.
سپید: دلیل عدم همراهی برخی مسئولان با طرحهای وزارت بهداشت چیست؟
وزارت بهداشت به عنوان مجری اقدامات بهداشتی و درمانی در کشور نگران این است که عدم دقت در کنترل رفتوآمدها و فاصلهگذاری اجتماعی منجر به بحرانی در مراجعه زیاد بیماران به مراکز درمانی شود که این نگرانی درستی است؛ ولی دولت در شرایطی قرار دارد که با بازار جهانی مرتبط نیست، اقتصاد وابسته به نفتی دارد که به دلیل تحریمها قادر به فروش آن منطبق با نیاز کشور هم نیست و حتی اگر هم به فروش برسد به قیمت خیلی پایینتر از قیمت مصوب در بودجه است زیرا قیمت نفت در بوجه سال 99 حدود 50 دلار در نظر گرفته شده درحالی که امروز نفت به قیمت زیر 20 دلار رسیده است. البته در این میان بروکراسی و رانت هم دولت را در وضعیتی قرا داده که قادر به جبران ضرر و زیانهای ناشی از همهگیری کروناویروس و کند شدن چرخه اقتصادی کشور نیست.
مسئله دیگری که وجود دارد این است که بخشی از حاکمیت ما همدلی با مردم را بلد نیست و یاد نگرفته که به صداهای مختلف مردم گوش دهد و با شفافیت آنچه بر کشور میگذرد را با مردم درمیان بگذارد و دائما نگران است که نکند اعتراضی بلند شود. مسئله اقتصادی مردم نیز بسیار مهم است، برای مثال اگر دولت پول داشت و میتوانست مبلغی را بهصورت ماهانه در اختیار خانوادهها قرار دهد میتوانست طرح فاصلهگذاری اجتماعی را ادامه دهد ولی زمانی که نمیتواند از مردم حمایت کند مجبور است به تدریج اجازه فعالیت کسب و کارهای مختلف را صادر کند تا چرخ اقتصادی مملکت هم به گردش درآید و این موضوع اجتناب ناپذیر است و حتی کشورهای پیشرفته دنیا هم نتوانستند بهطور کامل مانع شروع کسب و کار شوند.
موضوع دیگر این است که امروز کارشناسان جهانی معتقدند که ممکن است ویروس کرونا تا مدتهای زیادی با ما باشد پس باید راه حلی برای برای زندگی در سایه کرونا پیدا کرد و راهکاری که دولت ارائه داده اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند است، اما وزارت بهداشت و مدیریت شهری نگران هستند که این اقدامات موجب بروز مجدد پیک بیماری شود.
ازاینرو تنها امیدی که داریم اجرای برنامههای خودمراقبتی از سوی خود مردم است زیرا آنها خودمراقبتی را یاد گرفتهاند و اگر فاصلهگذاری هوشمند هم باشد و سختگیریها کمتر هم شود خود مردم رعایت خواهند کرد و اجباری کردن ماسک میتواند در این خصوص کمککننده باشد. البته اگر ماسک استاندارد در دسترس عموم نباشد میتوانیم مردم را تشویق کنیم که با یک حفاظی مثل دستمال و یا پارچه جلوی دهان و بینی خود را بگیرند زیرا همین اقدام هم میتواند تا حدودی از انتشار ویورس جلوگیری کند.
در این راستا شورای شهر تهران هم از ابتدای بحران موافق این بود که حملونقل عمومی در شهر تهران تعطیل شود تا بتوانیم کنترل کنیم ولی این اتفاق نیفتاد. امروز هم اگر بخواهیم فاصلهگذاری را در مترو رعایت کنیم ازدحام در ایستگاهها خواهیم داشت؛ بنابراین نمیتوانیم این طرح را در وسایل حملونقل عمومی رعایت کنیم و بیم آن را داریم که افراد ناقل بدون علامت بتوانند مشکل برای دیگران باشند.
سپید: یکی از نگرانی اصلی اوجگیری دوباره بحران کرونا در شهر تهران است، چقدر فکر میکنید این اتفاق محتمل باشد؟
وضعیت شهر تهران از همان ابتدای شیوع بیماری یعنی اسفندماه قرمز بوده و در حال حاضر هم این وضعیت ادامه دارد. حتی در اوج بیماری شاید بیش از 100 مورد هم مرگ در روز برای شهر تهران اتفاق میافتاد و امروز هم متوسط 60 الی 70 نفر را هم داریم. البته ممکن است برخی از این افراد مشکوک به بیماری باشند و بعد از فوت آنها نتیجه آزمایش آنها مثبت میشود، ولی این اتفاق نشان میدهد که ما در حال سپری کردن بحران در شهر تهران هستیم.
البته با تلاش تیمهای درمانی خروجی بهبودیافتگان ما در حال افزایش است که این اتفاق در سایه زحمات طاقت فرسای وزارت بهداشت، جدیدت شخص وزیر و مهارت بالای پزشکان و کادر درمانی ایران است، اما همچنان نگرانی وجود دارد و تنها امید ما به فرهنگ مردممان است که خودشان از خودشان مراقبت کنند و حالا که کسی به فکرشان نیست و مجبورند برای قوت روزانه خود از خانه خارج شوند، تمام نکات را رعایت کنند.
البته به نظر هم میرسد که تعداد زیادی هم از مردم مبتلا شدهاند بدون اینکه خودشان بدانند؛ بنابراین میتوان گفت که تعداد مبتلایان ما چندین برابر رقم فعلی است است زیرا همه بیماران علائم تیپیک ندارند یا علایم خفیف دارند که قاعدتاً اسامی آنها در آمار مبتلایان ذکر نمیشود؛ بنابراین امیدواریم وسعت ایمنی در برابر ویروس بیشتر شده باشد و دیگر ویروس قدرت اولیه خود را نداشته و ما با پیک وحشتناکی مواجه نشویم ولی ممکن است چند پیک کوچک را هم در پیش داشته باشیم.
سپید: علت اعلام اعداد مختلف مرگومیر در تهران چیست؟
این دوگانگی در اعداد چندین عامل دارد نخست اینکه ممکن است برخی به علت عوارض ناشی از کووید-19 فوت شوند ولی جواب تست آنها اعلام نشده باشد؛ بنابراین برخی موارد بعد از مرگ نتایجشان مشخص شود و حتی شمرده هم نشوند. ولی آنچه دست وزارت بهداشت و بیمارستانها است و اعلام میشود به حقیقت نزدیک است و نمیتوان گفت که خیلی اعداد با واقعیت ناهمخوان است. نکتهای دیگری که وجود دارد این است که چون مجموع فوتیهای کشور با هم اعلام میشود نمیتوان این اعداد را تفکیک کرد. شاید ما در شهرستانها تلفات کمتری داریم ولی زمانی که با تهران جمع بسته میشود عدد اعلامی به دست میآید. بنابراین اگر وزارت بهداشت بتواند همچون سابق و به تفکیک شهر و استان میزان تلفات را اعلام کند هم اعتماد مردم به این وزارتخانه بیشتری میشود و هم اینکه مراقبت مردم از خود و دیگران بیشتر میشود. برای مثال شما اگر بدانید که در فلان شهر و یا فلان نقطه شهر تهران کانون ویروس وجود دارد سعی میکنید تا به آن نقطه ترددی نداشته باشید. فراموش نکنیم که حق مردم دانستن است و خواهش ما از ستاد کشوری مقابله با کرونا این است که با شفافیت و به راحتی آنچه را در زمینه شیوع بیماری کرونا و مرگومیر آن در حال رخ دادن است در اختیار مردم قرار دهد.
سپید: به نظر شما دلیل اینکه آمار کرونا به تفکیک استانها اعلام نمیشود، چیست؟
ما هم دلیل این تصمیم را نمیدانیم و به نظر میرسد این تصمیم هم مانند بسیاری از تصمیمات دیگری که در کشور بدون دلیل گرفته میشود و هیچ وقت در خصوص علت آنها توضیحی داده نمیشود، باشد. گرچه اعلام شد که ممکن است مردم به سمت شهری که سفید اعلام میشود مسافرت کنند و آلوده شود ولی این توجیه منطقی نیست و باید به مردم احترام بگذاریم. واقعاً جای سوال است که چه ارگانی به وزارت بهداشت گفته که به تفکیک استانها اعلام نکند، ولی امیدواریم که اجازه بدهند تا وزارت بهداشت با مردم همانطور که دوست دارد، با شفافیت بیشتر صحبت کند زیرا اگر حرکت ویروس را از نظر جغرافیایی و منطقهای بدانیم بسیار مفید خواهد بود. همچنین این موضوع سبب خواهد شد که اعتماد مردم به وزارت بهداشت بیشتر شود. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ممکن است بخشی از مردم به حاکمیت بیاعتماد باشند و علت آن هم ضدونقیض گوییها در برخی از حوادث و رویدادهای کشور است. پس برای اینکه بتوان این اعتماد مجددا در مسیر درست آن قرار گیرد و یک تعامل دوطرفه بین مردم و مسئولین را شاهد باشیم الان زمان مناسبی است. اگر با مردم شفاف و راحت صحبت شود و نهادهای دیگر در کارهای وزارت بهداشت دخالت نکنند اعتماد عمومی تقویت خواهد شد. شهروندان ما لیاقت و آمادگی این را دارند که با شفاف با آنها درخصوص مشکلات کشور و بهویژه درباره بحران کرونا صحبت شود.
سپید: عملکرد ستاد مقابله با کرونا در تهران را چگونه میبینید؟
ستاد تهران تا به امروز عملکرد قابل قبولی داشته است، اما یادمان باشد که برخی سیاستها از بیرون به ستاد تهران دیکته میشود. مثلا اینکه میگویند آمارها به تفکیک شهرها اعلام نشود به ستاد تهران هم گفته میشود که آمار را اعلام نکند، یا اینکه ستاد موافق تعطیلی مترو بود ولی بدان توجه نشد. پس اگر ما اختیار عمل بیشتری به ستادهای استانی و شهری و ازجمله ستاد تهران بدهیم قطعا بار مسئولان کاهش پیدا خواهد کرد و ما امیدواریم این مشکل سریعا حل شود.
حتی گاهی به ما هم گفته میشود که راجع به اعداد و ارقام صحبت نکنیم در حالی که ما نماینده مردم هستیم و در قبال آنها مسئولیم. چرا صحبت نکنیم؟ این حق مردم است که بدانند و بتوانند از خودشان مراقبت کنند. پس اگر ما اطلاعات درست به آنها ندهیم مسیر کنترل مشکل هم در مسیر درستی به پیش نخواهد رفت.
سپید: دلیل ادامه کمبود ملزومات مصرفی بهداشتی در کشور چیست؟
طبیعی است که اگر تقاضا بیش از حجم عرضه باشد میتواند مشکل ایجاد کند، اما یادمان باشد که باندهای رانتخوار پنهان تجهیزات پزشکی و دارویی در کشور ما بسیار قدرتمند هستند حتی قدرتشان در مقابله با وزارت بهداشت هم بالاست. امروز وزارت بهداشت در یک جبهه درحال مبارزه با بیماری است و در جبهه دیگر درحال نبرد با این مافیای قدرتمند است و این را ما به عینه شاهد هستیم و حتی یکی از دلایل کندی کارها در این وزارتخانه همین باندها هستند، حتی رانتخوارهای پژوهشی هم فعال هستند و محققین ما نمیتوانند به راحتی طرحهای خود را در زمینه کووید-19 تصویب کنند. نکته دیگری که وجود دارد حاکم بودن بروکراسی در همه ارکان کشور ازجمله وزارت بهداشت است. برای مثال ممکن است محمولهای در گمرک فرودگاه امام بوده و دستورترخیص فوری آن نیز صادر شده باشد، ولی حرکت مدیریت میانی و کارشناسی وزارت بهداشت آنقدر کند است که برای ترخیص یک محمولهای که به یک انجمن علمی داده شده یک ماه زمان صف میشود و این امور واقعاً وزیر و معاونین را نیز خسته میکند؛ بنابراین نمیشود گفت که همه مشکلات پای وزیر بهداشت است زیرا با یک ساختار بیمار در وزارت بهداشت مواجه هستیم که این بیماری به بدنه برخی ادارات وزارت بهداشت برمیگردد و ما امیدواریم دکتر نمکی بتواند این روند را اصلاح کند.
سپید: آیا با انتقاد جامعه پزشکی از عملکرد سازمان نظام پزشکی در تامین اقلام بهداشتی مورد نیاز مطبها موافق هستید؟
سازمان نظام پزشکی هیچ ابزاری برای تامین تجهیزات و ملزومات بهداشتی مطبها ندارد و تا به این حد هم که کار کرده در سایه تلاشهای ریاست سازمان و تیم مدیریتی بوده است. زیرا امروز همه تولیدکنندگان موظف به همکاری با وزارت بهداشت هستند و باید محصولات خود را به این وزارتخانه بفروشند. با این حال با همکاری وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی برخی نیازها تامین شد. باز هم تاکید میکنم که مافیای تجهیزات پزشکی حتی وقتی سازمان نظام پزشکی اقدام به تهیه محصول از بازار میکند هم مانع خرید میشود.
سپید: آینده شهر تهران با ادامه وضعیت قرمز در این شهر چه خواهد بود؟
جواب این سوال چند بخش دارد بخش اول اینکه حملونقل عمومی را نمیتوان بدون تعطیلی سایر سازمانها و نهادها تعطیل کرد ولی قطعا اگر بحران تشدید شود و ضرورت داشته باشد اقدام خواهیم کرد. البته تا به امروز تصمصیم در این خصوص گرفته نشده ولی طرحی آماده کردهایم که اگر خطری شهر و مردم را تهدید کند تصمیمات آنی بگیریم. گرچه برخی اوقات تصمیمات ما هم وتو میشود برای مثال ما تصمیم گرفتم که حملونقل عمومی در دوران فاصلهگذاری اجتماعی تعطیل شود ولی در ستاد ملی این تصمیم رد شد یا اجباری بودن ماسک در مترو که این تصمیم هم در این ستاد رد شد. به هرحال این مشکلات مسائلی هستند که ما با آنها روبهرو هستیم وگرنه اگر مدیریت شهری تهران اختیار کامل داشت از اول اسفند دور شهر تهران را میبستیم و نمیگذاشتیم که کسی از مبادی ورودی تهران وارد شوند ولی اختیار دست مدیریت شهری تهران نبود و این کنترلهای قطرهچکانی تبعاتش خیلی بیشتر از این بود که ما سه هفته اول اسفند را کلا تعطیل میکردیم و شهرهای شمالی و تهران و قم را قرنطینه میکردیم زیرا در این صورت امروز شاهد کنترل بیماری بودیم ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد.